تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

اشک‌های دیگران را بدل به نگاه‌های پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی‌هاست.

میگم کاشکی یه آدم با ذوق پیدا میشد و یه وبلاگ یا یه کانال توی تلگرام درست میکرد و با وبلاگ نویس ها مصاحبه میکرد و از اخبار وبلاگ نویس ها مینوشت.خیلی باحال میشد.الان تو همین بلاگ اسکای وبلاگ نویس هایی هستن که هنوزم کلی خواننده دارن،با اونا باید مصاحبه بشه.خیلی قشنگ میشد.من آدم محبوبی نیستم و کسی از من خوشش نمیاد وگرنه من یه کانال درست میکردم و با همه مصاحبه میکردم و فایل صوتی اش رو آپلود میکردم.

میان اطمینانِ نابه‌جا و غرورِ به‌جا، فاصله‌ای هست به نازکی برگِ گل…

وقتی میگن گروه های پرخطر سلامتی نباید توی این هوا بیرون بیان زیاد جدی نمیگرفتم.

دیروز که عزیز دل نوبت سونو داشت.بهش گفتم مرخصی بگیرم و ببرمت و گفت نه و با اتوبوس رفته بود و توی اتوبوس احتمالا به خاطر گرما افت فشار میدا میکنه و تا مرز بیهوشی پیش میره.ولی خوب خدا رو شکر یه خانمی بهش کمک میکنه و خودش رو جمع میکنه و به خیر میگذره هر طوری بود.

خدا رو شکر،به لطف دعاهای شما خواننده های گلم حال جنین خوبه و مشکل خاصی نداره.امیدوارم روزها بیان و برن و بزرگتر بشه و سالم به دنیا بیاد.خدا شاهده فقط دوست دارم سالم به دنیا بیاد.

مراقب سلامتی خودتون باشید،تو گرما بیخودی بیرون نرین،تو خونه هم زیاد برق مصرف نکنید.

اگه تو هم فکر میکنی من مودب ترین وبلاگ نویس جهان هستم پس یه بوس به روکو سیفردی بده.

این که می‌گویند گذشته فراموش می‌شود چندان درست نیست. چون گذشته راه خود را با چنگ و دندان باز می‌کند.

من واقعا مایل به بحث سیاسی نیستم ولی چون هر از گاهی هی یه افرادی میان فحش میدن مجبور میشم یه پست سیاسی بزارم.

این که شما مخالف نظام هستین واسه من اهمیتی نداره و مهم نیست ولی این که شما خودتون رو اکثریت میدونید توهین به شعور من هست،شما مخالفین نظام اقلیت ناچیزی هستین که فقط گنده گوز هستین و فکر میکنید امروز و فردا آخوندها سوار قایق میشن و میرن و رضا و معصومه قمی میان میشن رهبر و رئیس جمهور.

برادر من،خواهر من،طرفداران نظام خیلی بیشتر از اون چیزی هست که شما فکر میکنید،آدمهایی با شغل آزاد و بدون هیچ وابستگی به دولت باز هم طرفدار نظام هستن.

و نکته دیگه این که چرا فکر میکنید طرف حق و درست تاریخ قرار گرفتین؟چرا فکر میکنید آخوندها سمت ظلم هستن؟چرا خودتون رو طرف درست می بینید؟والا من از مخالفان رژیم تا به الان جز فحاشی،بددهنی،تابوشکنی،رقصیدن واسه مرگ یه نفر،لخت شدن،بی ادبی و خشونت چیزی ندیدم،اینا طرف حق نیست.چرا یک درصد فکر نمیکنید شاید آخوندها طرف حق باشن.این قدر حق به جانب نباشید.

بحث رو تموم میکنم و دیگه حرف سیاسی نمیزنم ولی دو نکته رو در نظر بگیرین اول این که چون شما مخالفی و چشمهات رو روی حقیقت بستی متوجه نمیشی که صدها میلیون نفر ایرانی و خارجی داخل و بیرون کشور طرفدار جمهوری اسلامی هستن و دوم این که این احتمال رو هم بده که آخوندها بنا بر هزاران دلیل طرف حق و حقیقت هستن و خدا با اوناست.

تو هم اگه منتظری تا موج گرما تموم بشه پس یه بوس به کریستال رید بده.

آدم‌ها رو جوری که هستند بخواه، نه جوری که خودت می‌خواهی.

غذای شرکت خیلی چرب و پر نمک هست و لامصب خیلی خوشمزه هست.یه بشقاب از برنج برام کافی نیست و دوست دارم بیشتر بخورم.از طرفی هم نگران شکمم هستم که روز به روز داره بزرگ تر میشه.باید یه فکری براش بکنم،یا برم ورزش یا کمتر بخورم.

هیچ خبری هم نیست توی زندگیم و اتفاق خاصی هم نمیفته که تعریف بکنم و در واقع تکرار مکررات رو دوست دارم.

آیا باید از برخورد ملایم اجتناب کرد زیرا این نگرانی وجود دارد که ملایمت همان شورشی را برانگیزد که سنگدلی؟

نمیدونم چرا اینجوری شده،هر روز شکمم داره بزرگتر از دیروز میشه.یا یه مریضی گرفتم یا تومور دارم توی شکمم یا این که ماشالا کار اداری ساخته و شکم و پلهو داره میزنه بیرون یا این که دارم به ۴۰ سال نزدیک میشم اینا عوارضش هست.پارسال شکمم تخت بود الان ۶ ماهه تو شکمم دارم.خدا خودش کمک کنه رژیم بگیرم،ورزش بکنم،این شکم صاف بشه.

اگه تو هم میخوای از شنبه بری باشگاه و هنوز اون شنبه نیومده پس یه بوس به کریس همثورت بده.

عکس خوب عکسی است که احساسات را به عمیق ترین شکل درباره چیزی که از آن عکس گرفته می شود بیان کند.

امروز جمعه هست،خبر خاصی نیست،هفته زود تموم شد بحمدالله.منم استراحت کردم و فیلم دیدم و اینستاگردی کردم.اوضاع خوبه،راضیم.دستم بی پول هست ولی دلم خوشه.

میخواستم کلی دیگه بپردازم به موضوع این که چه خوب میشد آدم واسه خودش ساک بزنه و زوایای مختلفش رو بررسی و نقد و واکاوی بکنم اما از ترس بسته شدن وبلاگم بهش نمیپردازم و اینجوری میشه که استعدادها تو نطفه خفه میشن.

واررات ماشین کارکرده رو آزاد کردن.ایشالا همه بتونن یه دونه بنز یا تویوتا راحت بخرن.

توی اینستا دیدم یکی واسه زن داییش یه آیفون ۱۵ خریده،چه میدونم والا اونلی گاد کَن جاج می،بات این دیگه خیلی بوی زنا میداد.

تو هم اگه خودت از تمیزی و مرتب بودن و بدن خودت لذت میبری پس یه بوس به آنتونیو باندراس بده.

برای آبی

یه نفر به اسم ب.م که تازه برگشته بلاگ اسکای و وبلاگش رو تازه باز کرده واسش یه حرف دارم:

ترانه" اون مثل داداشم بود"  از "سروش هیچکس" رو گوش بده.

خودش میدونه با کی هستم.

سوال بی جواب

یه نفر به اسم ... یه کامنت بد گذاشته بود و گفته کاشکی فلانی رو فلان میکردی،میخوام بهش بگم رفیق اونی که گفتی آرزوی خودم هم هست ولی خوب چه کنم که نمیشه.

اما سوال اصلی که ذهنم رو درگیر کرده اینه که من وبلاگ پرمخاطب و شلوغ و پربازدیدی داشتم اما مدتهاست که دیگه کم خواننده و کم نظر شده وبلاگم.دلیلش چی میتونه باشه؟

۱.مسدود شدن آدرس اصلی و حذف پشت سر هم وبلاگ هام توسط بلاگ اسکای؟

۲.نظرات سیاسی ام؟

۳.کم شدن خواننده های وبلاگ و کوچ همه به اینستاگرام؟

۴.بی محتوا بودن مطالب وبلاگ؟

۵.عوضی بودن خودم و دعواهای مکررم با دیگر وبلاگ ها؟

۶.دیر به دیر پست گذاشتن؟

۷.حذف کامنت های فحش؟

اگر ذهنم را آرام کنم، از هم فرو می‌پاشم. همیشه این گونه زندگی کرده ام و این تنها راهی است که برای ادامهٔ زندگی بلدم.

سخن اول:وقتی پشمام رو میزنم،تخمام مثل صورت نوزاد نرم و لطیف میشه،دوست دارم خودم تخمای خودم رو بخورم.اصولا سیستم بدنی انسان باید جوری بود که میشد واسه خود خم شد و ساک پر تفی برای خود زد.اینجوری نصف بیشتر طلاق ها و ازدواج های الکی الکی و هولکی به وجود نمیومد،بیماری های مقاربتی هم کمتر،حب النفس هم بیشتر بود و خودکشی ها کمتر میشد،اینم باگ خلقته دیگه،کاریش نمیشه کرد.

سخن دوم:دلم واسه داداشم کبابه،صاحب خونه اش بهش گفته بلند شو،یه بیست تومنی پس انداز کردم،با عزیز دل صحبت کردم،ایشالا اجازه بده قرض بدم به برادرم.حرفی نداره بنده خدا،ولی دوست دارم اونم راضی باشه.من خودم هم بچه تو راهی دارم،نیاز دارم به این پول ولی اینم برادرم هست،دستم رو جاهای حساسی از زندگی گرفته.

سخن سوم:اول حرف از تخمای نرم و ملوسم زدم و بعد حرف داداشم رو،اصلا آدم بشو نیستم من.ولی دیگه من همین هستم.

سخن چهارم:یه سری فیلم از آنتونیو باندراس هست که من ندیدم،دارم دانلود میکنم که ببینم.

هیچی دیگه،اگه مقصودت از باشگاه رفتن اینه که فقط کون رو گنده بکنی ولی به همه میگی واسه سلامتی میری، پس یه بوس به کویین لطیفه بده.

پانوشت:در مورد سخن اول اینم بگم که آدمی اگر بتونه اون کار رو بکنه دیگه نیازی هم نداره که جلوی غیر زانو بزنه،اصلا زانو زدن جلوی بنده خدا گناه داره و اینجوری که من گفتم آدم اگر میتونست برای خودش ساک بزنه مصداق این میشد که دیگران چون بروند از نظر از دل بروند/ تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی.


هر کسی تنها آن چیزی را می‌آموزد که می‌تواند بیاموزد؛ ولی خردمند کسی است که می‌داند چگونه از فرصت سود ببرد.

هنوز هم عصر روز تعطیلی که فرداش باید برم سرکار استرس و اضطراب تمام وجودم رو میگیره.نمیدونم چرا و به علت؟اون مدتی که اسنپ کار میکردم استرس نداشتم.ولی خوب الان استرس دارم.کار کارمندی یه مزایای خوبی نسبت به اسنپ داره،اونم اینه که حقوقت رو به موقع میگیری،بیمه و بیمه تکمیلی هستی،ناهار و صبحانه بهت میدن.ایناش خوبه.فقط کاش حقوقش بیشتر بود.حالا ایشالا اونم بیشتر میشه.باید بنویسم تا از استرس رهایی پیدا کنم.با برادرم حرف زدم تلفنی،حالش خوب بود و مثل بقیه خیلی از مستاجرها صاحب خونه اش بهش گفته خونه رو تخلیه بکنه.این کار رو میکنن تا با قیمت بیشتری خونه رو اجاره بدن.امیدوارم خدا از گناه همچین صاحب خونه هایی نگذره.باید آدمها نسبت به همدیگه گذشت داشته باشن تا زندگی بهتر بشه.

بلند شم برم حموم،تمیز و مرتب واسه فردا آماده بشم که میرم سرکار مثل یه الماس بدرخشم.

تو هم اگر گلایه داری که چرا بوی صابون و شامپو نمیمونه روی پوستت پس یه بوس به امیلیا کلارک بده.