تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

اگر ذهنم را آرام کنم، از هم فرو می‌پاشم. همیشه این گونه زندگی کرده ام و این تنها راهی است که برای ادامهٔ زندگی بلدم.

سخن اول:وقتی پشمام رو میزنم،تخمام مثل صورت نوزاد نرم و لطیف میشه،دوست دارم خودم تخمای خودم رو بخورم.اصولا سیستم بدنی انسان باید جوری بود که میشد واسه خود خم شد و ساک پر تفی برای خود زد.اینجوری نصف بیشتر طلاق ها و ازدواج های الکی الکی و هولکی به وجود نمیومد،بیماری های مقاربتی هم کمتر،حب النفس هم بیشتر بود و خودکشی ها کمتر میشد،اینم باگ خلقته دیگه،کاریش نمیشه کرد.

سخن دوم:دلم واسه داداشم کبابه،صاحب خونه اش بهش گفته بلند شو،یه بیست تومنی پس انداز کردم،با عزیز دل صحبت کردم،ایشالا اجازه بده قرض بدم به برادرم.حرفی نداره بنده خدا،ولی دوست دارم اونم راضی باشه.من خودم هم بچه تو راهی دارم،نیاز دارم به این پول ولی اینم برادرم هست،دستم رو جاهای حساسی از زندگی گرفته.

سخن سوم:اول حرف از تخمای نرم و ملوسم زدم و بعد حرف داداشم رو،اصلا آدم بشو نیستم من.ولی دیگه من همین هستم.

سخن چهارم:یه سری فیلم از آنتونیو باندراس هست که من ندیدم،دارم دانلود میکنم که ببینم.

هیچی دیگه،اگه مقصودت از باشگاه رفتن اینه که فقط کون رو گنده بکنی ولی به همه میگی واسه سلامتی میری، پس یه بوس به کویین لطیفه بده.

پانوشت:در مورد سخن اول اینم بگم که آدمی اگر بتونه اون کار رو بکنه دیگه نیازی هم نداره که جلوی غیر زانو بزنه،اصلا زانو زدن جلوی بنده خدا گناه داره و اینجوری که من گفتم آدم اگر میتونست برای خودش ساک بزنه مصداق این میشد که دیگران چون بروند از نظر از دل بروند/ تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی.


نظرات 1 + ارسال نظر
phil چهارشنبه 27 تیر 1403 ساعت 21:23

سلطان من یه فروم جالبی پیدا کرده بودم و سوال این بود که اتوفلاشیو بیشتر شبیه اینکه که برا یکی ساک بزنی یا یکی برات ساک بزنه؟ چون در عمل هر دو رو خودت داری انجام میدی. و جواب این بود که بیشتر شبیه اینه که داری برای یکی ساک میزنی.

ستون خیلی دیدگاه جالبی بود،باید بهش بیشتر بپردازم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد