ادمین محترم بلاگ اسکای
با سلام و احترام
احتراما به عرض می رساند حدود ۱۸ ماه پیش به دلیل تخطی و تخفلات بنده حقیر،دسترسی ام به وبلاگم گرفته شد.که تصمیم درستی بود.حال پس از گذشت نزدیک به دو سال،من از اشتباهات خود درس گرفته ام و با وجود تولد فرزندم انسان دیگری شده ام و تمام سعی خود را در راه خدمت به وطن و نظام مقدس جمهوری اسلامی به کار بسته ام.پست های یک سال اخیر این وبلاگ ارادت من را به کشور،رهبر عزیزمان و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد.لذا خواهشمند است با رفع مسدودیت دسترسی به وبلاگ موافقت بفرمایید.
با تقدیم احترامات الهی
تراویس بیکل
زمان اول: بعضی ها تعریف میکنن و از گذشته یاد میکنن که فلان سال پیشنهاد کاری خوبی داشتم یا فرصت مهاجرت داشتم یا خواستگار خوبی داشتم یا دختری بود که میتونستم باهاش ازدواج کنم و الان ثروتمند بودم و از فرصت های از دست رفته شون حرف میزنن.ولی من هر چی به زندگیم نگاه میکنم،اون سکوی پرتاب رو نمیبینم،اون فرصتی که بهم رو کرده باشه،اون موقعیت طلایی هیچ وقت وجود نداشته.چیزی اگر بوده با تلاش خودم بوده و خیلی از جاها هم به جای فرصت ناکامی داشتم.میخوام بگم که شانس خیلی دخیل هست در زندگی آدمها،باید یه جایی یه جرقه ای خورده بشه و انسان در مسیر صحیحی قرار بگیره.مثلا من خیلی ها رو دیدم که رشته های سختی مثل برق و کامپیوتر و ریاضی و امثالهم در دانشگاه های معتبر درس خوندن و مدرک گرفتن ولی یا بیکار هستن یا یه شغل پایین دارن ولی آدمهایی هم هستن که رشته های خیلی آسون توی دانشگاه های غیرحضوری و دورافتاده خوندن و توی جای خوب یه شغل دولتی پردرآمد دارن.میخوام بگم موفقیت و کسب درآمد یه درصد خیلی بالایی به شانس ارتباط داره.
زمان دوم: ما در این دنیای بزرگ و در مقابل زمان مثل نقطه ای گیج و گنگ و نامفهموم هستیم،انسانها میان و میرن و زمان همچنان هست و خواهد بود.دردها و ناراحتی های ما در مقابل زمان هیچ نیست و تصمیمات ما هیچ پشیزی واسه زمان ارزش نداره.درست مثل اون احمق هایی که سال ۱۴۰۱ بخاری رو زیاد میکردن تا گاز بیشتری مصرف بشه و جمهوری اسلامی سقوط بکنه.زمان هم همین طوره،ما چه بچه بیاریم و چه نیاریم و چه با این دنیا قهر باشیم و چه نباشیم،چه در افسردگی فرو بریم و چه ناراحت باشیم زمان میگذره و همه چیز به فراموشی سپرده میشه.
زمان سوم:صبح طفل معصوم رو بردیم واسه واکسن چهارماهگی،از قرار معلوم واکسن برای نوزادان در استان فارس نایاب شده و از هند وارد نشده و هیچ واکسنی در هیچ خانه بهداشتی پیدا نمیشه.واکسن واسه بچه هامون نداریم و ادعای نابودی اسرائیل رو داریم.
زمان چهارم:قبلا گفتم باز هم میگم،تا قبل از به دنیا اومدن طفل معصوم زندگی مثل خوابی بود برام که هر لحظه اش کابوسی بود که دلم میخواست زودتر تموم بشه و دنیا و متعلقاتش هیچ ارزشی به چشم نداشت و دنیا همچون آب دماغ بز یا استخوان دست یک جذامی برای من بی ارزش و بیهوده بود.ولی از وقتی طفل معصومم به دنیا اومده آدم دیگه ای شدم،همه چیز برام زیباست و پر از شور و شوق زندگی هستم.کار میکنم و از همه چیز رضایت دارم و زندگی مثل پرنده ای رنگارنگ بالهاش رو جلوی چشمانم تکون میده.بچه به زندگی آدم معنا میده و تو احساس میکنی که زندگی ات قبل از بچه هیچ نبوده و بچه همه چیزت هست.
سلام من به تو بار قدیمی اول:یکی از همکارها پشت سرش میگفتن که باباشکری داره و منم همیشه میگفتم که زشته گناه مردم رو نشورین.ولی امروز گفت آیفون ۱۶پرو مکس خریدم،من ساده فکر میکردم گوشی سی چهل تومن باشه،رفتم تو دیجی کالا دیدم ۱۸۰ میلیون بلکه هم بیشتر گوشی هست.دیگه فکر کنم حرف و حدیث های پشت سرش درست باشه.با حقوق دوازده سیزده تومن نمیشه آیفون ۱۶ پرومکس خرید.مگر با میک زدن موش موش کم جون باباشکری.
سلام من به تو یار قدیمی دوم:من قول داده بودم در مورد دهه شصتی های عتیقه دیگه حرفی نزنم ولی همش کاراشون تو ذهنم فلاش بک میشه.خدا رو شکر دهه شصتی ها بزرگ شدن و کسی دیگه محلشون نمیزاره.اون موقع که دهه شصتی ها جوون بودن هر سال این موقع ها تنها دغدغه شون این بود که ربنای شجریان از تلویزیون پخش بشه،یعنی تباه ترین و عتیقه ترین نسل ایرانی همین دهه شصتی ها هستن.یا این که میرفتن فیلم جدایی نادر از سیمین رو بارها میدیدن که فروشش از اخراجی ها بیشتر بشه.خلاصه که دهه شصتی عتیقه امسال هم ربنا از تلویزیون پخش نمیشه.
سلام من به تو یار قدیمی سوم:این پزشکیان کاپشن پوش هر جایی میره واسه سخن رانی میگه باید همدل باشیم،یک صدا باشیم،اختلافات رو بزاریم کنار،هنوز من ندیدم کاری بکنه.من جز حقیقت قسم خوردم تو این وبلاگ چیز دیگه ای نگم.این هنوز هیچ کاری نکرده.تورم که هزار درصد بیشتر شد،طلا اونجور،سکه اینجور،دلار هم که واویلا.گرونی هم بیداد میکنه.دارو هم کمبود پیدا کرده.این فقط کاپشن میپوشه و میگه باید وفاق داشته باشیم.مرد حسابی یه کاری بکن.
سلام من به تو یار قدیمی چهارم:از اسنپ میوه خریدم و میوه فروش برام میوه تخمی فرستاده بود و بچه بغلم بود و به میوه فروش گفتم مادرجنده با این میوه فرستادنش.عزیز دل ناراحت شد و گفت وقتی بچه بغلت هست فحش نده.دوست ندارم انرژی منفی بگیره.منم گفتم چشم.ولی هنوزم معتقدم میوه فروش مادر جنده هست.
طفل معصومم با پوشک کانفی حالش خوب شد و قرمزی های پاش از بین رفت.طفلک بچه ام،دلم براش میسوخت.خدا هیچ نی نی رو مریض نکنه و همه نی نی ها ایشالا حالشون خوب باشه همیشه.
دلبری پیغام خصوصی داده بود که طرفداری از نظام ات واقعی هست یا ایستگاهمون رو گرفتی.ساده میگم،اونایی که زمان شاه زندگی میکردن و از امکانات پهلوی استفاده کردن و تحصیل کردن و صاحب شغل شدن و خانواده تشکیل دادن و بهترین ماشین رو میخریدن و خونه ویلایی بعد چند سال کار کردن خریدن و آزادی پوشش داشتن و کشورشون پاسپورت معتبر داشت و همه کار خوب و دولتی داشتن نمیدونم چی توی سرشون گذشت که میلیونی ریختن تو خیابون و شاه رو بیرون کردن.آیا کار خوبی کردن؟حالا ما هم بچه های همین خاک هستیم،بچه نظام هستیم،بچه انقلاب هستیم،نسل بزرگ شده در دل جمهوری اسلامی هستیم،جمهوری اسلامی ما رو مدرسه فرستاده،خرج دانشگاهمون رو داده،حقوق به پدرانمون میده،مریض بشیم،زایمان بکنیم تمام یا قسمتی از هزینه هامون رو میده،بیمه برامون رد میکنه،حقوق بازنشستگی بهمون میده،یارانه بهمون میده.عزت و احترام و مقبولیت تو منطقه و جهان بهمون داده،امنیت داریم،دله دزدی هست ولی موشک رو سرمون نمیباره و راحت شب میخوابیم.آیا در مقابل این همه خوبی باید نمک نشناس بود و انقلاب کرد؟اگر ما دنبال براندازی و بیرون کردن آخوندها باشیم پس چه فرقی داریم با نسل گذشته که شاه رو بیرون کردن.ما باید از تاریخ درس عبرت بگیریم،نباید محکوم به تکرارش باشیم.من دل سپرده به جمهوری اسلامی و رهبرم هستم چون توی این مملکت بزرگ شدم و به خاطرش سربازی رفتم،خیلی باید احمق باشم که مخالفش باشم.من موافق اصلاحات هستم.جمهوری اسلامی باید اصلاحاتی در زمینه قوانین خانواده و پوشش و اصلاحات اقتصادی انجام بده.و جلوی فساد و مافیا و کثافت کاری بانک ها رو بگیره.ما باید دنبال اصلاحات باشیم،منظورم اصلاح طلب هایی مثل خاتمی نیست.دنبال اصلاحات باشیم،نه دنبال براندازی.پس در نهایت جوابم به اون دلبر این هست که بله،من رهبر رو دوست دارم،چون اگر یک بار تعصب و کینه رو کسی بزاره کنار و یکی از سخن رانی هاش رو گوش بده میبینه که مو به موی حرفاش درسته،پیش بینی هاش همیشه درست بوده و بالاتر از همه پدر معنوی همه ما به حساب میاد.من چشم باز کردم آقا رهبر بوده و زیر سایه اش بزرگ شدم،مخم باید تاب داشته باشه که طرفدار پهلوی یا هر خر دیگه ای باشم.مثل این میمونه که پدر خودم رو دوست نداشته باشم و عاشق مرد همسایه باشم که به مادرم نظر داره.
والسلام
کل این مملکت خراب شده دو مدل پوشک بیشتر نداره،یکی مولفیکس و اون یکی هم مای بیبی.بچه طفل معصوم منم به هر دو حساسیت داره.هیچ پوشک دیگه ای هم پیدا نمیشه.با هزار بدبختی یه مدل پیدا کردم confy اسمش هست.اینا یه پوشک درست و حسابی نمیتونن تولید بکنن یا وارد بکنن و معلوم نیست کی پشت این مای بیبی و مولفیکس هست که کل بازار رو تو دست خودشون گرفتن.خدایا چه مملکتیه آخه.
بعد میخوایم بریم با امریکا و اسرائیل هم بجنگیم.
پند اول:سلطان وبلاگ نویس ها بلومحیا دوباره طلوع کرده،تا پنجره وبلاگش بسته نشده برین وبلاگش رو بخونید،توی قسمت پیوندها هست.
پند دوم:یه تیکه هایی از فرهنگ شو توی اینستا میبینم،خیلی خنده داره.خوشم اومد ازش.
پند سوم:به شدت به این برنامه های چیپ بلایند دیت و اینایی که بادکنک میترکونن علاقه مند شدم.شبکه های مجازی همین جوری به نازل شدن سلیقه آدمها سرعت میبخشن.
پند چهارم:همون طور که حذف کامل نمک و شکر به نظر من کار پسندیده ای نیست.حذف کامل جق هم برای من خوب نبود و باعث شد میل جنسیم از بین بره.دوباره جق رو گنجوندم توی لایف استایلم،این جوری دوباره شور و نشاط برگشت به زندگیم.
پند پنجم:میخوام برم باشگاه و ورزش بکنم ولی هنوز نتونستم کونم رو جمع بکنم.خدایا کمکم کن.
پند ششم:هیچی دیگه.همین.بوس
هر چی من زدم تو سرم که به این پزشکیان رای ندین و هزار تا دلیل هم براش آوردم هیچ کس گوش نکرد.هی گفت من تحریم ها رو برمیدارم و فلان میکنم من گفتم بابا این هیچ کاری نمیکنه.همون روزی که توی برنامه زنده تلویزیونی کارشناسش پا شد و میکروفن رو پرت کرد و رفت بیرون من گفتم واویلا این اگه رئیس جمهور بشه بیچاره ایم و دیدین که شد.
این رئیس جمهورتون نه تحریم ها رو برداشت،نه بازار رو کنترل کرد،نه آزادی مدنی و سیاسی انجام داد.یه دونه تلگرام رو هم نتونست رفع فیلتر بکنه.اگه جلیلی رئیس جمهور شده بود حال و روزمون خیلی بهتر از این بود.
من با اطمینان میگم این پزشکیان تو هر زمینه ای آدم رو ناامید میکنه.مثل روز برام روشنه که حقوق کارگرها رو افزایش نمیده تو سال ۱۴۰۴،قیمت دلار رو نمیتونه کنترل بکنه،واردات خودرو به صورت قطره چکانی ادامه داره و قطع میشه و دوباره ماشین ها گرون و نایاب میشه،قحطی توی دارو به وجود میاد و همه چیز روز به روز گرون تر میشه.هیچ فیلتری هم برداشته نمیشه و تحریم ها هزار برابر بیشتر برمیگرده.
قلیه ماهی اول:میبینم که هیچ کدومتون راهپیمایی نرفته.
قلیه ماهی دوم:طفل معصوم رو امروز بردم پارک،دیدم هم باد سرد میاد هم آفتاب خیلی تنده زود آوردمش خونه.توی یه نون فانتزی،یه دختری دیدش و باهاش حرف میزد اینم هی میخندید واسه دختره.دخملم خوش اخلاقه قربونش برم.
قلیه ماهی سوم:اینو امروز میبینم سه چهار نفر استوری کردن:"کاوه ای پیدا نخواهد شد امید/کاش اسکندری پیدا شود".خاک تو سر شاعر این شعر و خاک تو سر اونایی که استوریش میکنن.
قلیه ماهی چهارم:هر وقت با عزیز دل حرف سیاسی میزنم،طفل معصوم گریه میکنه،بچه ام نمیدونم چرا ناراحت میشه و بغضی میشه.دیگه حرف سیاسی نمیزنم.احتمالا فرکانس منفی از حرفام میگیره.
قلیه ماهی پنجم:تازگی ها هر فیلمی نگاه میکنم این بهرنگ علوی توش یه نقشی داره.کی به این نقش میده؟احتمالا پول میده به تهیه کننده ها.
قلیه ماهی ششم:ایشالا واسه سال جدید حقوق ها رو به بیست تومن نزدیک بکنن و پنج شنبه ها رو هم تعطیل بکنن.خدا شاهده جون ندارم ۶ روز هفته کار بکنم.
قلیه ماهی هفتم:میگم هر آگهی استخدامی که واسه شرکت میزنم فقط دهه شصتی ها رزومه میفرستن،پس دهه هفتادی ها و هشتادی ها کجان؟اینجوری که معلومه با این روند پیری جمعیت نه بازنشستگی خوبی خواهیم داشت و نه دوران پیری مناسبی.خدا به دادمون برسه.من یکی که حاضر نیستم زودتر از هشتاد سال بمیرم.گفته باشم.مبخوام عروسی دخترم و نوه دار شدنش رو ببینم.
قلیه ماهی هشتم:دیگه حرفی ندارم،اوضاع کیرم هم همون جوریه که هست،تعریفی نداره و تستسترون در پایین ترین حد ممکن.
لیمیتد اول:خدا هیچ کس رو با این چیزا امتحان نکنه،ولی فکر کنم از یه سنی به بعد،مثلا از چهل سالگی به بعد حالا خیلی هم مهم نیست زن آدم بهش خیانت بکنه.زن آدم باشه،مهربون باشه،دلش با شوهرش باشه،مادر مهربونی باشه،حالا هر از گاهی هم خیانت بکنه مهم نیست.شاید من آدم کس خلی باشم که اینا رو میگم ولی خوب زن چهل و پنج ساله ای که فرضا دو تا بچه هم داره حالا یه زیرآبی مختصری هم رفته،دنیا که به آسمون نمیرسه.
لیمیتد دوم:در رابطه با امریکا حرف همون حرف رهبری هست،امریکای تخم سگ اون دفعه زد زیر میز و برجام رو پاره کرد،حالا بریم بشینیم پای میز مذاکره؟ابدا.من کاری نه به آخوندها دارم و نه طرفدار کسی هستم ولی واقعا اینو بهتون جدی میگم اگه آخوندها و خامنه ای نباشن،ظرف یک هفته امریکا و اسرائیل و قطر و امارات و آذربایجان و افغانستان و ترکیه هر کدوم یه قسمت از کشور رو میگیرن و یکی یکی سر هممون رو میبرن و بچه هامون رو جلو چشممون اعدام میکنن و تخمشون هم نیست.اینو باور کنید جدی میگم،چون من کارم با خارجی هاست،اینا نه نفت ایران رو میخوان و نه گازش رو،اینا فقط خود خاک کشور رو میخوان.
لیمیتد سوم:اگر از میل جنسیم بپرسین باید بگم سگ توش،دیروز بعد از ماه ها بالاخره یه نمیچه سکس مختصری کردم،باید تلاشم رو بکنم و بیشترش بکنم.بچه و گریه و خستگی و قرص ها باعث شدن سکس رو فراموش بکنم.اصلا انگار بعد تولد بچه تستسترون هم کمتر ترشح میشه،به هر حال بیشترش میکنم با امید به خدا.
لیمیتد چهارم:میخواستم مو بکارم،فکر میکردم با هفت هشت تومن کار جمع میشه،ولی از ده نفر پرسیدم تو دیوار،از ۱۵ تومن تا ۲۲ تومن قیمت دادن،اینجوری باشه مو نمیکارم،عیدی رو که گرفتم همون روز عزیز دل رو میبرم بازار و یه النگو واسش میخرم.همین جوری هم پیشونی بلند میمونم.عزیز دل هم میگه همین جوری دوستت دارم.
لیمیتد پنجم:وقتی بچه بی قراره دلم خیلی واسش میسوزه،زبون نداره که دردش رو بگه و گریه میکنه،حالا باز خدا رو شکر زنم انگار میفهمه چی میخواد و کنترلش میکنه.
لیمیتد ششم:هر کاری ممکنه توش پشیمونی باشه،مثلا ازدواج بکنی به گه خوردن بیفتی،شغل انتخاب بکنی پشیمون بشی،از رشته تحصیلی ات متنفر بشی،از ماشین یا موتوری که خریدی پشیمون بشی،از انتخاب دوستت پشیمون بشی.تنها چیزی که توش پشیمونی نیست بچه دار شدن هست.فکر نکنم کسی که از بچه دار شدن پشیمون بشه مگر این که دچار بیماری روحی باشه.
لیمیتد هفتم:حرف که زیاده واسه گفتن،فقط مسواک بزنید،شلغم بخورید،اگر احساس تخمی دست از سرتون برنمیداره روانپزشک برین.اگر صاحب خونه هستید به مستاجرتون رحم داشته باشید،مهربون باشید و خدا رو شاهد بر همه کاراتون بدونید
راستی یه نفر از تو زندان با شاهزاده سرین صحبت کرده بود و حالش خوب بود خدا رو شکر و اذیت نبود و ظاهرا حکم سنگین نگرفته و ایشالا به زودی آزاد میشه.ایشالا آزادی شاهزاده سرین و آقاتتلو،خدا خودش میدونه که من چقدر از زندان رفتن آدم های بیگناه ناراحت میشم،اما ایشالا این دو تا زودتر آزاد بشن.
ایشالا آزادی آقا تتلو.ایشالا آزادی همه زندونی های مهریه.ایشالا بچه دار شدن هر کس که نازاست و دلش بچه میخوادایشالا قوانین خانواده اصلاح بشه و مهریه حذف بشه و همه چی برابر بشه.ایشالا واردات خودروی دست دوم آزاد بشه.ایشالا حجاب رو کنسل کنن و آزادی توی پوشش باشه.ایشالا آبمون با امریکا توی یه جوب بره و تحریم ها بزچیده بشه.ایشالا حقوق اداره کار با تورم همخوانی پیدا بکنه.ایشالا همه برن سر کار درست و حسابی و از اسنپ و شغل های موقت رها بشن.ایشالا مستاجرها صاحب خونه بشن.
خیلی دلم پره.ایشالا اتفاق های خوب واسه مردم بیفته.