تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

در تو خلاصه میشوم، با تو زلال می شوم از پر پیراهن تو، پر پر و بال می شوم

وقتی طفل معصومم رو بغل میکنم بیشتر مهرش به دلم میشینه،انگار که قسمتی از وجود خودم هست،در واقع به درستی قسمتی از وجود خودم هست.نمیدونم پدر و مادرهای ما هم ما رو اینجوری دوست داشتن یا نه؟یادم از کودکی خودم افتاد،پدر من خدابیامرز اخلاق بدی که داشت دیگران رو زیاد میزد تو سر من و همه بچه های عالم خوب بودن جز بچه های خودش.توی همین وانفسای مقایسه من با دیگران یه جغله بچه ای هم پیداش شده بود که حافظ قرآن بود و تلویزیون و رادیو ملت رو حامله کرده بودن از بس که اینو نشون میدادن و بابای ما هم یه نگاه به اون بچه مینداخت و یه نگاه سردی هم به من.خدا رحمتش بکنه،فوت شد و ندید که پسرش زیاد هم بد نشد زندگیش.ولی این که پدر آدم زود بمیره هم خوب نیست،واسه همین هست که دلم میخواد حداقل ۸۰ سال زندگی بکنم تا دخترم زود یتیم نشه.فی الواقع من هیچ وقعی به این زندگی پوچ نمی گذارم و تنها دلم واسه دخترم میسوزه و دوست ندارم زود یتیم و بی پدر بشه.

اون روزی که رئیسم ۲ تومن از حقوقم کم کرد واقعا دلم شکست و فکر کنم صدای شکستن قلبم تا عرش اعلی رسید،چون دو سه روز بعدش خاله ام دقیقا ۲ تومن به کارتم واریز کرد واسه خاطر بچه ام و یه نفر دیگه هم بهم یه ۱۰۰ دلاری داد.قربون خدا برم که انگار واقعا وجود داره.چه میدونم والا،این جور وقتها معتقد میشم به خدا.به هر حال واقعا دلم لرزید وقتی این اتفاق ها افتاد،نه اونجوری که حالا بخوام بیفتم روی سجاده و به پهنای صورت اشک بریزم ولی یه جورایی از این ترتیب اتفاقات شگفت زده شدم.

بلاگ اسکای هم دیگه آمار باردید رو نمیده و دیدم که بعضی از وبلاگ نویس ها شکایت داشتن از این مسئله.از بنده حقیر فدوی امت اگر بپرسن میگم این آمار بازدید چه سودی داره اصلا جز این که الکی آدم رو باد میکنه و مغرورش میکنه.آدمی که قشنگ مینویسه بالاخره مخاطب خودش رو پیدا میکنه.الان خود من،۴ بار وبلاگم یا فیلتر شد یا خود بلاگ اسکای مسدودم کرد،ولی در نهایت خواننده خودم رو دارم و طرفدار خودم رو دارم.

واسه طفل معصومم تیکه های کوچیک طلا میخرم و نگه میدارم  تا روزی که به سلامتی و دل خوش ایشالا بزرگ شد و گواهینامه گرفت واسش ماشین بخرم یا این که به خودش بدم یه پولی دستش بیاد.ولی یه جایی خوندم اگه بیت کوین بخرم سودش بیشتر از طلا خواهد بود.نمیدونم والا،حالا یه مقداری هم بیت کوین میخرم.

دیگه حرفی ندارم جز این که خدا به هر کس بچه میخواد فرزند سالم عطا بکنه.هر کس میخواد از این خاک بره زودتر کارهای ویزاش جور بشه،اونایی که خارج کشور هستن اون قدر بهشون خوش بگذره که دلشون هوای وطن نکنه.هر کس دلش شوهر میخواد خدا سر راهش یه مرد خوب قرار بده،هر کس زن میخواد یه خانم خوب و بساز نصیبش بشه. 

واکسن دو ماهگی

امروز واکسن دو ماهگی بچه ام رو زدیم.بمیرم واسه بچه طفل معصومم.کاشکی درد و بلاش میخورد تو جون من.

ایشالا زود حالش خوب بشه.

از تو نوشتن، قدغن گلایه کردن، قدغن عطر خوش زن، قدغن تو قدغن، من قدغن

اون عزیز کاپشن پوشتون بالاخره تونست واتس آپ رو از فیلتر در بیاره ولی زنهار که این به این راضی نیستم و تا زمانی که یوتیوب و اینستاگرام و تلگرام و تیندر و فیسبوک و توییتر و ایکس ویدیو رفع فیلتر نشدن دلم باهاش صاف نمیشه و تو دلم جایی نخواهد داشت.هر وقت همه اینایی که گفتم رفع فیلتر شد اون وقت منم مثل شما عاشقش میشم.

بخیل نباش که هیچ مؤمن و آزاده‌ای به بخل گرفتار نمی‌شود. بخل ضدِّ ایمان است.

الان تقریبا ۶ ماه،۷ ماه هست که اونی که دوستش دارین رئیس جمهور شد،هنوزم ما هر ماه باید فیلترشکن بخریم،دلار هم که گرون تر شد،تحریم ها هم که بیشتر شد،بنزینم که قرار شده گرون بشه.هی من گفتم برین به آقای جلیلی رای بدین ولی خوب شما فتیش کاپشن دارین،کلا هر کس کاپشن بپوشه زود میرین بهش رای میدین.

من که بخیل نیستم و دلم با نظام و رهبری هست و دلم میخواد گشایشی بشه،ولی از زمانی که خاتمی رفت دیگه گشایشی تو کار مملکت ایجاد نشد و همش تحریم و تحریم و بدبختی و اون یکی کاپشن پوش که بازم عاشقش بودین باعث و بانی همه این بدبختی های الان شد.

البته اینم بگم همش تقصیر کاپشن پوش ها نیست.مردم هم به همدیگه رحم ندارن.

رئیسم که دو تومن از حقوقم کم کرد دو روزه که مریض شده،سنگدلانه هست ولی از مریض شدنش خوشحال شدم چون واقعا دل من رو شکوند.

اگر پنجاه میلیون نفر چیز احمقانه‌ای بگویند، آن چیز کماکان احمقانه است.

من خوب آدم رُک و راست و صادقی هستم و راستش رو همیشه میگم.بچه دار شدن خیلی شیرینه،من زیاد درگیر کارهای آروغ گرفتن و شب بیداری و پوشک کردن و اینا نیستم.شاید به خاطر همین این حرفها رو میزنم.ولی واقعا وقتی دستای نرم و کوچیکش رو بوس میکنم انگار دنیا رو بهم میدن.من برعکس همه پدر و مادرهای جهان که توله خودشون رو زیباترین مخلوق کره زمین میدونن اینجوری نیستم.میدونم بچه ام قشنگ و تپلی نیست.ولی به چشم خودم و واسه خودم یه فرشته هست که از آسمون اومده و اون صدایی که قبل خمیازه از خودش در میاره قشنگ ترین صدای دنیاست واسم.

دیگه این که متوجه شدم پوشک هر چی شماره اش بالاتر میره گرون تر میشه و بسته بندی اش تعداد کمتری توش هست.فکر کنم بعد این بسته که تموم شد باید پوشک شماره ۲ بخرم براش.

وبلاگ داداشم فیل رو میخوندم،از صمیم قلب امیدوارم به چیزی که میخواد برسه توی زندگی.

کانال رو بستم و حذفش کردم ولی دلم تنگ میشه واسه کانال.خوب بود،ولی خوب دیگه مخاطب داشت ریزش پیدا میکرد.

حرف خاصی ندارم دیگه.مراقب خودتون باشین.

گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست.

هر ماه دو تومن بهم پاداش میدادن اینجایی که کار میکنم.این ماه یه اشتباهی کردم این ۲ تومن رو بهم ندادن.الان خیلی خیلی خیلی ناراحتم.فکر نمیکردم تا این حد دلبسته مال دنیا باشم.

به پاس هر وجب خاکی از این ملک چه بسیار است، آن سرها که رفته

یک نکته ای رو الان که ۴۰ سالم شده متوجه شدم.کشورهایی مثل اسرائیل و امریکا و خصوصا کشورهای همسایه ایران دلشون واسه ما نسوخته،اونا ذره ای و پشیزی واسشون مهم نیست که توی ایران دموکراسی باشه یا نباشه یا این که چه بلایی سر مردم ایران میاد.اونا حتی دنبال نفت و گاز و معدن و منابع ایران هم نیستن.اونا به خصوص کشورهای همسایه ایران فقط خاک میخوان.خاک و کوه و بیابونی که توی کشور ما هست آرزوی کشورهای همسایه هست.اونا خاک ایران رو میخوان و منتظرن تا ایران شلوغ بشه و تجزیه بشه و هر کدوم قسمتی از خاک ایران رو بگیره.من طی این ماه های اخیر متوجه شدم اینو.خدا نکنه روزی بشه که ایران ضعیف بشه،همین ترکیه و امارات و قطر میان هر کدوم ادعای مالکیت قسمتی از ایران رو میکنن.

اسرائیل هم که این قدر داره آدم میکشه تو غزه واسه خاطر گروگان هاش نیست،فقط واسه خاکه،خاک میخواد.

کاشکی کانالم رو پاک نمیکردم.

کانال رو بستم.

بدترین نوعِ دلتنگی اینه که کنارِ کسی که دوسش داری باشی وبدونی هیچوقت بهش نمی‌رسی

شما که یا یادتون نمیاد یا فراموش کردین یا نمیخواهید به یاد بیارین.ولی من خوب به خاطر دارم که دو سال پیش توی همین روزها دولت از مردم میخواست کمتر گاز مصرف بکنن و گروهی از عمد گاز و برق بیشتری مصرف میکردن و فکر میکردن اینجوری خامنه ای سقوط میکنه.این گروه از براندازان جدا از اونایی بودن که پشت چراغ قرمز و تو خیابون بوق میزدن و فکر میکردن خامنه ای سقوط میکنه.تازه یه دسته دیگه هم بودن که بعد از باخت ایران مقابل انگلیس و امریکا میریختن بیرون و خوشحالی میکردن.یه گروه دیگه هم بودن که به رضا پهلوی وکالت میدادن.اینا میخواستن انقلاب بکنن.از فعالیت های انقلابی تون بگم یا کافیه؟