خوشه چین اول:یه سمیرا هست توی همه وبلاگ ها،دقیقا همه وبلاگ ها کامنت میزاره و توی کامنت هاش هم استیکر میزاره،اون چرا واسه من کامنت نمیزاره؟
خوشه چین دوم:این آقای اصغری کارشناس هواشناس خیلی ادایی تشریف داره.
خوشه چین سوم:چرا وقتی به دریای خزر میگن دریای کاسپین به کسی برنمیخوره ولی وقتی خلیج فارس رو میگن خلیج عربی همه فشار میقولن؟
خوشه چین چهارم:هوا بارونی شده،اینجا هر چی بیشتر ابری و بارونی باشه به نفع ماست بس که آفتابش برنده و سوزان هست.
خوشه چین پنجم:فیلم گودزیلا و گینگ کونگ جدید رو دیدم،جلوه های ویژه اش خوب بود،داستانش ضعیف بود.
خوشه چین ششم:چرا تصاویری که از نمایشگاه تهران میزاره،این قدر خلوته؟
خوشه چین هفتم:به جز عزیزدل خودم،خانم ف و هاله قدسی جونم هر زن بی حجابی رو توی خیابون ببینن باید دستگیر کنن و مستقیم ببرن زندان.
خوشه چین هشتم:چرا بعضی وبلاگ نویس ها مینویسن حوصله تایید کامنت ها رو ندارم،مگه یه تاچ ساده یا یه کلیک کردن با ماوس چقدر وقت میگیره؟ما وبلاگ نویس ها باید این کسایی که هنوز وبلاگ میخونن و کامنت میزارن رو دستاشون رو ببوسیم.والا تو این دوره زمونه با این حجم از بازی ها و سرگرمی ها و شبکه های مجازی همین که تشریف میارین وبلاگ میخونید منت سر بنده حقیر میزارید.
خوشه چین نهم:از ترس بلاگ اسکای دچار خودسانسوری شدم.
اگه تا اینجا خوندی بدون که دوستت دارم،پس یه بوس به ممدرضا گلزار بده.
چون کاسپین دوست داریم عرب خیر
خلوته چون تعداد کمی رفتن
چرا شما اینقدر فرق میگذاری بین بانوان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از اون کسی که گفتی ببوس متنفرم حتی تف هم نمیزنم بهش
فرق نمیزارم.فقط سه نفر رو مجاز کردم به بی حجابی،بقیه باید حجاب داشته باشن
ممدرضا رو دوست دالم
سلام تراویس خان!
سمیرا جان برای من هم کامنت مهربانانه میذاره و من ازش ممنونم .خوشحالم که جای خالی اش نمود داشته واسه ات .اینکه حواست به همه چیزا هست ؛نشانه خوبیه.یه روز من بیشتر می آمدم وبلاگت تا اینکه مطلع شدم وبلاگت محل بحث شده .یادمه سخت بود برام بعضی واژه ها را به کار ببری ولی چون معتقد بودم خلاقیتت آسیب می بینه بگم ننویسی؛لذا خودمو کنار کشیدم .اما احتمالا برای بسیاری خانوما سخته تاب بیارن یه جوری بنویسی که خجل شوند.ازین تریبون از تو خواهش می کنم کلمات تر و تمیز و ترگل ورگل استفاده کنی.تا مشتری های خانوم و آقایون مبادی آداب با افتخار کامنت بگذارند.خوشه چین آخر را به من اختصاص بده ببوسندم؛چرا که بشدت کمبود محبت دارم.
سلام رضوان جان
به روی چشم،مودبانه تر مینویسم.حتما رعایت میکنم.
بوس همه برای شما رضوان جان
اصغری خیلی اوب داره به نظرم
اونایی که میگن حوصله تایید ندارن ،چون کسی کامنت نمیزاره ، میگن که یه وقت بد نشه :))
یه سری ها هم هستن کامنت و بدون جواب تایید میکنن اونا هم خیلی چس کلاسن و بی خودت به شخصه پامو نمیزارم وبشون دیگه :/
ما در صورتی حجاب میزاریم که آقایونم لباس استین بلند بپوشن همگی و یه چارقد به مثال اعراب بادیه نشین بندازن رو سرشون .
چرا با پخت و پز بشیم شماها نه ؟
اولا که تو رو از بقیه جدا کردم.تو هر جور دوست داری برو بیرون.
دوما شما با دیدن دستای ما تحریک نمیشین که ما آستین بلند بپوشیم،ولی ما با دیدن گردن و موهای شما تحریک میشیم.
سوما بوس به صورت ماهت.
خوب تراویس جان
بدی خوبی دیدی بگذر و ببخش که دارم می رم خودم را به پلیس تسلیم کنم.
خودت گفتی دیگه. آدم هم باید از خودش شروع کنه.
ببین ممدرضایی که گفتی فقط سزاوار بی اعتنایی است. من همون اولین پلیسی را که دیدم قبل از دستگیری ماچ می کنم
هاله جونم تو رو مستثنا کردم.تو راحت باش.
ممدرضا ماهه،چرا دوسش نداری؟
کاشکی پلیس بودم و منو میدیدی و ماچم میکردی
چون کاسپین خارجکی قزوین هستش
احتمالا یه وقتی استان قزوین تا لب دریای خزر بوده یا حالا یه برنامه ای دیگه بوده که دریای خزر اسم دیگش دریای قزوینه
عجب،نمیدونستم والا
بارون گهگاهی یه نعمته تو فصل بهار
چون از گرمای هوا جلوگیری میکنه و از لحاظ پولی و سلامتی کلی به نفع مردمه
چون دیگه لازم نیست کولر روشن کنی
نشده تا حالا زیر باد کولر بخوابی و بعدش بدن درد بگیری ؟
نه والا.کیرم راست میشه تو خواب،ولی بدن درد نمیگیرم
در مورد نمایشگاه کتاب
یکی از علتاش گرونی کتابه
آخرین کتابی که خریدی کی بوده ؟
من کتاب نمیخرم.خیلی گرونه و عناوینی که به دلم بشینه نمیبینم
برا منم کامنت نمیذاره سمیرارو میگم
آدرس وبلاگت رو بگو خودم برات کامنت میزارم
سلام تراویس امیدوارم حالت خوب باشه
من هنوز منتظرم جاهای دیدنی شیراز رو بگی :))
راستش به پرسیدن از آدمای بومی بیشتر عادت دارم تا گشتن تو اینترنت
آخی عزیزم،ببخشید.چشم حتما میگم
دوستت دارم
ای ساطور بخوره روش که هر چی بدبختی میکشی از اونه