تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

فرزندان شما در حقیقت، فرزندان شما نیستند. آنها دختران و پسران زندگی اند در سودای خویش …

عصری عزیزدل گفت حالم خوبه،این طبیعی نیست که حالم خوب باشه،گفتیم یا پیغمبر مثل سه چهارتای قبلی اینم قلبش از کار افتاده،بدو بدو شال و کلاه کردیم و رفتیم مطب دکتر،عصبی و ناراحت و مضطرب،تا به مطب رسیدیم نصف عمرمون رفت،سریع توی مطب رفتیم تو اتاق سونو و دکتر اومد و یه چیز درازی رو آورد برای سونو و گفت خوبه،نگران نباشید،همه چی طبیعیه و اونجا بود که زنم زد زیر گریه و منم بغضی شدم و داشت گریه ام میگرفت و خیلی خدا رو شکر کردیم که اتفاقی نیفتاده.

خدایا خودت کمک کن که همه چی خوب پیش بره.

از زندگی نترس. باور داشته باش که زندگی ارزش زیستن دارد و ایمان توست که کمکت می‌کند تا واقعیت را بسازی.

رفتم مصاحبه شغلی،یه مجموعه غیر حرفه ای و تخمی.یارو مدیر عامل شرکت جای این که از من سوال تخصصی در مورد کارم بپرسه بهم میگه بابات چی کاره هست؟میخواستم بگم خارکسته من ۴۰ سال دارم،مهندس کامپیوترم،۱۵ سال سابقه کار دارم،۲۰ ساله دارم خودم مستقل زندگی میکنم.تو از من میپرسی بابات چی کارست؟مگه من بچه دبستانی هستم.ولی هیچی نگفتم.یه سوال دیگه میپرسه اگه ما تو رو مسئول این بکنیم که یه لاین کارخونه رو نظافت بکنی و تو ببینی مسئولش کار نمیکنه چی کار میکنی؟منم گفتم هیچی خودم دست به کار میشم و نظافت میکنم.خارکسته این چه سوالاتی بود پرسیدی،مگه من اومدم نظافتچی بشم که اینا رو میپرسی.هیچی دیگه بعدش هم اومدم بیرون.هوا هم مثل جهنم گرمه.اعصابم رو کیری کردن این کس مشنگ ها.شرکت هم تو شهرک صنعتی بود.۵۰ دقیقه رفت و ۵۰ دقیقه هم برگشت رانندگی کردم.

شجاعت یعنی اینکه بترسید اما هرطوری که شده یک قدم به جلو حرکت کنید.

فردا قرار مصاحبه دارم.پیراهنم رو اتو کردم،ریشم رو مرتب کردم،حموم رفتم،سشوار کشیدم،آماده هستم.ایشالا که از پس مصاحبه بر بیام و قبول بشم.

دلم خورشت بادمجون میخواد.

به نظرم اگر شیطان وجود نداشته باشد و انسان او را آفریده باشد، او را به صورت و شباهت خودش آفریده‌است.

دارم فیلم Trouble with the Curve رو میبینم که پدربزرگ عزیزم کلینت ایستوود توش بازی میکنه و تمام فیلم مدام این توی سرم میچرخه که چطور میشه یه نفر هم پیر باشه و هم خوشتیپ؟؟؟

بدن انسان برای تحمل همهٔ سال‌هایی که زندگی می‌کند ساخته نشده.

شکوفه بهاری اول:بعضی مسائل بدیهی و ساده واقعا من رو متعجب میکنه و نمیتونم براشون دلیل قانع کننده پیدا کنم.یکیش همین فصل بهار.چه طور میشه که درختان خشک الان همه برگ و جوونه و کل دارن.یا بدن انسان،چطور این خون داخل بدن پمپاژ میشه،چطور دل و روده یهو نمیریزه بیرون،مدفوع چرا بو میده،مغز چطور کار میکنه.یکی دیگه ارتباط وایرلس اینترنت و ماهواره ای.خیلی دنیا پیچیده و تو در تو و سخت شده.

شکوفه بهاری دوم:واقعا امیدوارم یکی پریز و ترمز این هوش مصنوعی رو بکشه.الان توی بعضی سایتهای دانلود موزیک که میری یه کتگوری هم به اسم هوش مصنوعی دارن که هایده ترانه جدید خونده و مهستی ترانه گرشارضایی رو.واقعا خوشم نمیاد از این قضیه هوش مصنوعی و خلق تصاویر و آهنگ.اولش شاید جالب به نظر بیاد،ولی در عمق موضوع که بری میبینی هیچی نیست جز از بین رفتن هنر.توی این سریال نون خ،توی تیتراژ،قسمت موسیقی اسم یه بابایی هم هست که کار هوش مصنوعی رو انجام داده.واقعا از هوش مصنوعی و رشدروزافزونش و سیطره اش به همه چی متنفرم.

شکوفه بهاری سوم:نوشابه چیز عجیبی هست.با هر غذایی بخوری اون غذا خوشمزه تر میشه،اعتیادآور هست،شادی بخش هست،دوای یبوست و اسهال و آنفولانزا و هر درد بی درمونی هست ولی خودش مضره.خیلی چیز عجیبی هست نوشابه.

شکوفه بهاری چهارم:همین.

تو هم اگه وقتی ناخنات بلند میشه کیف میکنی به دستات نگاه میکنی،پس یه بوس به مارگوز رابی بده.

برعکس همه آدمها که فکر میکنن آدم عاشق میشه تا تنهاییاش رو پر کنه، من فکر می‌کنم آدما عاشق میشن تا تنهاییشونُ بزرگتر کنن!

خدایا سایه جمهوری اسلامی رو از سر ایران کم نکن.به خدا اگر این آخوندها نبودن تا حالا داعش و جندالله و کشورهای همسایه هر کدوم یه تیکه از ایران رو گرفته بودن.والا من وقتی حمله ای به ایران میشه پنیک میشم و استرس کل وجودم رو میگیره.حالا صبح تو چابهار اومدن ریختن و تیراندازی کردن.از وقتی شنیدم دستام میلرزه،خدای مهربان،خدای آسمانها،خدای بزرگ،این رهبر رو عمر طولانی بده،سایه جمهوری اسلامی همیشه روی سر ما باشه.همیشه امنیت داشته باشیم.این وحشی های بلوچ و سیستانی و جندالله و جیش العدل و اون کثافت هایی که تو شرق کشور بر علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنن نابود بکن.خیلی میترسم،خیلی زیاد از ناامنی و عدم امنیت میترسم.اون احمق هایی که هنوز طرفدار رضاپهلوی و مسیح علینژاد هستن رو به عقل بیار و به راه راست هدایت بکن.خدایا جنگ و بلا و مصیبت رو از این کشور دور بکن،من دیگه نمیتونم برم جنگ،من ۴۰ سال دارم،کمر درد دارم،سربازی هم رفتم و منطقه مرزی و بدآب و هوا هم خدمت کردم،خدایا من دیگه نمیتونم برم جنگ و تو چادر بخوابم.خدایا خودت کمک کن،روز به روز قدرت آخوندها و جمهوری اسلامی رو بیشتر بکن.

اگه تو هم مثل من از جنگ و عدم امنیت میترسی پس توی دلت واسه رهبر عزیزمون دعا بکن.

اینکه به غرور اجازه ندهی بر تو چیره شود، چیز خوبی‌ست اما برای این کار نیاز به داشتن غرور داری.

عزیز دل ویارهای خاصی داره،دیگه مثل سابق شیرینی دوست نداره و لواشک و چیزهای ترش دوست داره،منتظرم گوجه سبز هم بیاد تو بازار براش بخرم.ولی چیزی که خیلی دوست داره و هر شب هم براش بخرم میخوره سیرابی هست.تنها چیزی که آرومش میکنه سیرابی هست.حال خوبی نداره و خیلی بیحال و کِسِل هست و حالتهای تهوع داره.قرآن رو میزاره روی سرش یا روی شکمش بلکه حالش بهتر بشه.اونم اعتقادش اینه دیگه.این تلویزیون مزخرف بدون آگاهی دادن و یهو وسط اخبار یا وسط یه برنامه یا وقتی داری کانال رو عوض میکنی بدون محو کردن و شطرنجی کردن‌ تصاویر جنازه های بچه های کوچیک توی غزه رو پخش میکنه.این تصاویر نباید این قدر بدون‌پرده توی تلویزیون و اخبار نشون داده بشه.

زندگی مانند کودکی است که اگر می‌خواهید به خواب نرود پیوسته باید او را سرگرم داشت.

شنبه وقت مصاحبه دارم،امیدوارم توی مصاحبه موفق بشم و برم سرکار.همین رانندگی توی  اسنپ  رو دوست دارم،ولی کرایه ها خیلی کم شده و دقیقا اندازه ۳ سال پیش هستن کرایه ها.

همه فقط وانمود می‌کنند و ادای چیزی که نیستند را درمی‌آورند. تمام دنیا بر پایهٔ دروغ و فریب ساخته شده‌است.

میدونی توی دنیای وبلاگ نویسی چی منو خیلی ناراحت میکنه،این که همیشه منو نادیده گرفتن.الان که دیگه وبلاگ من مسدود شده و این وبلاگم هم کم بازدید هست و دیگه گمنام ترین هستم بازم وبلاگ هایی هستن که وقتی من نظر میزارم توشون نظراتم رو تایید نمیکنن.خیلی از دستشون ناراحت هستم.تنها کسایی که توی این جهان وبلاگ نویسی همیشه من رو دوست داشتن داداشم فیل بوده و خانوم ف.

خوب است که در شرایط سخت، حرفی زده نشود، نه سیاه و نه سفید. کلام، نقره است و سکوت، طلا.

من زیاد موسیقی کلاسیک گوش نمیکنم ولی وقتی قطعه Adagio for Strings رو میشنوم دلم میخواد همه رو بُکُنم و وقتی Nocturne in E-flat major, Op. 9, No. 2 رو میشنوم دلم میخواد به همه بدم.این دو تا کار رو انگار از بهشت ساختن واسه ما آدمهای مغرور که زیادی چسبیدیم به زندگی.

اگه تو هم با شنیدن این دو قطعه مُنقَلب میشی پس یه قطعه خوب دیگه معرفی بکن.