تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

می‌خواهم به یادِ من باشی؛ اگر تو به یادِ من باشی، عینِ خیالم نیست که همه فراموشم کنند!

این بچه هنوز نیومده ذهن من رو  درگیر کرده و به تکاپو افتادم،قبلش که راننده اسنپ بودم و با خودم میگفتم تا ابد همین میمونم و خونه و ماشین هم دارم و بیمه هم واسه خودم رد میکنم و ساعت کاری منعطف دارم و خودم رئیس خودم هستم و سلطان جهانم به چنین روز غلام است ولی وقتی شنیدم عزیزدل حامله هست با خودم گفتم شاید این بچه وقتی رفت مدرسه دوست نداشت بگه بابام راننده اسنپ هست و یه میل عجیبی درونم زنده شد که برم سرکار و یه حقوق ثابت ماهیانه داشته باشم.این شد که الان شاغل هستم.اما الان هیچ درکی ندارم که وقتی به دنیا اومد زندگیم چطور میشه،توی پاییز میخوام دوره های حسابداری شرکت بکنم و تبدیل به یه کمک حسابدار یا حسابدار بشم و فیلد شغلی ام رو عوض کنم.اما نمیدونم میتونم یا نه،نمیدونم چقدر هزینه داره واسم تولد بچه،چقدر باید خرج کنم،چی باید بخرم،هزار تا فکر توی سرم هست و نمیدونم از کجا شروع کنم.احتمالا عزیز دل خودش همه چی رو بدونه،این که بیمارستان کجا باید بریم و بچه شب کجا میخوابه و چی باید بخریم براش.من که چیزی حالیم نمیشه.

ولی هر چی که هست میدونم قدمش مبارک هست و زندگیم عوض میشه.

نظرات 6 + ارسال نظر
سنجاقک یکشنبه 21 مرداد 1403 ساعت 17:11

قدمش مبارک انشالله سالم و صالح باشه
اگر دوست داشتی این دو سوال رو جواب بده
از نظر حقوقی الان راضی تری یا زمان اسنپ؟
هنوزم بعد از کار یا در حال برگشت اسنپ کار میکنی؟

مرسی سنجاقک عزیزم،خیلی مهربونی.
از نظر حقوقی الان راضی تر هستم.چون ماشین من مدل پایین هست و الان دیگه خرج نداره و بالاخره حقوق ثابتی دارم که میتونم روش برنامه ریزی انجام بدم.
الان دیگه اسنپ کار نمیکنم.چون واقعا توان دو جا کار کردن رو ندارم

لیلا یکشنبه 21 مرداد 1403 ساعت 17:23

هر آنکس که دندان دهد نان دهد. نگران هیچی نباش. قدمش خیره.

مرسی لیلا جان

BlueMahya یکشنبه 21 مرداد 1403 ساعت 17:48 http://Bluemahya.blogsky.com

هر چیزی که باشی اون بچه بهت افتخار میکنه.

مرسی دختر قشنگم.بوس

نیره یکشنبه 21 مرداد 1403 ساعت 22:05

قدمش مبارک نی نی کوچولو:)
کاش می تونستیم همه جمع بشیم یه جشن برای اومدنش بگیریم.
ان شاالله همگی شاد و سلامت باشین کنار همدیگه. نی نی به دنیا اومد حتما برای ما که مشتاقانه منتظر دیدارش هستیم عکس بذار.
راستی یکم هم در مورد عزیز دل بنویس.

نیره جون دوستت دارم عزیزم.
والا تصمیم دارم ایشالا به دنیا اومد عکسش رو نزارم.خیلی ممنون که به فکر من و نی نی و عزیزدل هستی.از مهربونی تو هر چی بگم کم گفتم نیره مهربان و عزیز.
اوضاع خوبه خدا رو شکر.دیگه استراحت میکنه.دیروز باز بیرون رفته بود و داشته بیهوش میشده و ضعف کرده.انگار نباید خیلی به خودش فشار بیاره.ولی جوری شده که کارهای عادی مثل بیرون رفتن رو هم نمیتونه انجام بده

اعظم46 دوشنبه 22 مرداد 1403 ساعت 09:23

قدمش خیر باشه به نظرم این نگرانی ها بی مورد
شما امنیت وآرامش عزیز دل را فراهم کنید بهش محبت کنید وجلو دیگران احترام بزارید کافیه
گذشت زمان همه چیز را فراهم می کنه مهم اینه درآمد داشته باشی به مرور زمان نیاز هاش رو می خرید.
مادر عزیز دل در قید حیاتند؟اگر هستند بهترین راهنماهستند در عین حال تو اینترنت به همه سوالات جواب می ده
با فکر کردن به مشکلات اونا رو جذب نکن

مرسی اعظم جون مهربون
مادرش در قید حیات هست و نزدیکمون هست خدا رو شکر.
خیالم رو راحت کردی با حرفهات.ممنونم ازت

نیره سه‌شنبه 23 مرداد 1403 ساعت 04:55

ان شاالله همیشه کنار هم شاد باشین. مواظب عزیز دل باش که خانم خوبی هست.
به تصمیمت هم احترام میذارم. با اینکه مادر شوهر هستم ولی هر چی بابای عروس خانم بگن.
مطمئنا پدری مهربان و دلسوز میشی و نی نی بهت افتخار می کنه. دخترا بابایی اند.

نیره جون بوس.دوستت دارم
مرسی از تو قشنگم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد