تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

چگونه بشنوم صدای ریزش هزار برگ را ز شاخه ها؟ به من بگو، بگو

اون قدر مزخرفات گفتم که دیگه خواننده ای برام نمونده ولی خوب ناگزیرم از گفتن این حرفها،گفتن و نوشتن دغدغه های روحی ام توی این وبلاگ آرومم میکنه.مثل کیر بعد جق که هر کاریش بکنی دیگه راست نمیشه و جوش و خروش نداره منم وقتی مینویسم آروم میشم.

من از جنگ میترسم،خیلی هم میترسم،هر روز n بار شبکه خبر و  سایت روزنامه همشهری رو چک میکنم که ببینم جنگ شروع شده یا نه.به شکل بیمارگونه ای ذهنم درگیر شده.واقعا ذهنم درگیر شده.نمیتونم روی چیزی تمرکز بکنم.از مردم عادی در عجبم که چطور آروم هستن.خودم هم ظاهرا آروم هستم ولی درونم متلاطم و طوفانی هست.مسابقات المپیک رو میبینم،سر کار میرم،با خانمم حرف میزنم و از اسنپ سرشیر و عسل و نون بربری میخرم ولی ته دلم استرس دارم.تمام این سالها به خاطر مهریه و ترس از بازداشت و زندانی شدنم یه استرسی با خودم حمل میکنم و استرس جنگ هم بهش اضافه شده.میدونم نباید بترسم ولی همیشه بدترین گزینه ها میاد توی سرم،جنگ تمام عیار،بمباران هوایی،قحطی،خشکسالی،گرونی،کشته شدن مردم،بیمارستان های شلوغ و موارد این چنینی میاد توی سرم.امیدوارم این آتش جنگ تا موقع به دنیا اومدن طفل معصومم خاموش شده باشه.

میخواستم این پُست رو همین جا تموم کنم ولی باز هم ادامه اش میدم.علیرضا مهمدی،مبینا نعمت زاده،سعید اسماعیلی،دمشون گرم خیلی خوب بازی کردن.من سرکار هستم ولی از سایت تلوبیون بازی ها رو می بینم.دوربین هم درست بالاسرم هست،اگر روزی مدیرم بهم گفت چرا تو ساعات کاری اینا رو میبینی جوابی ندارم بهش بدم.در مورد تحصیل در مقطع کاردانی حسابداری هم بیخیال شدم.دوره های حسابداری رو میرم  و دیگه دانشگاه نمیرم.یکی از بچه ها به اسم مرضیه برام کامنت گذاشت و اینو گفت منم دیدم راست میگه اینجوری بهتره،هم هزینه اش کمتره و هم زمان کمتری میگیره.مرسی مرضیه جون.

دیگه حرفام تموم شد،کمی آروم شدم،اگه جنگ تمام عیار شد بهم بگو تو چی کار میکنی؟

نظرات 6 + ارسال نظر
میگیرمت بالاخره چهارشنبه 17 مرداد 1403 ساعت 15:32

من جنگ بشه خوشحال میشم.

بیا بگیرش دیگه

، ،، چهارشنبه 17 مرداد 1403 ساعت 15:41

بلو محیا زنه یا مرده؟ بعضی از پستهاش رو خوندم حس کردم مرده میره دیت. پست آتناش منظورمه.

دختره ولی از صد تا پسر لات تره.چیزی نگی بهش که میاد و میکنه هممون رو

ستاره چهارشنبه 17 مرداد 1403 ساعت 16:04 https://roozaye-roshan7.blogsky.com/

اتفاقا برا منم سوال بود اون محیا زنه یا مرد!
البته من ترجیح دادم دیگه در مورد زن بودن یا مرد بودن کسی نظر ندم همه رو خنثی ببینم....
جدی جدی این استرست برام عجیبه!یه وقتایی فکر میکنم داری شوخی میکنی اما بعدش میبینم نه انگاری واقعا جنگ برات دغدغه شده!
بابا ول کن دیگه تو خودتم زمان جنگ به دنیا اومدی همه دهه شصتیا هم بچه جنگ بودن هیچیشونم نشد فقط پست کلفت تر بار اومدن حالا درسته یکم...... که اونم مهم نیس.
تازه تو نگران به دنیا اومدن بچتی که یه وقت تو جنگ به دنیا نیاد مامانای دهه شصتیا تو جنگ مسابقه کی بیشتر میزاد گذاشته بودن یکم یادبگیر شیرزن بودن لعنتیا!
اگه سرنوشتمون این باشه که بمیریم چه با جنگ چه بی جنگ میمیریم اگه قرارم نباشه بمیریم که خب نمیمیریم دیگه ولش کن زندگیتو بکن ...

چشم ستاره جون هر چی تو بگی
اگه بغلم میکردی آروم میشدم

هاله قدسی چهارشنبه 17 مرداد 1403 ساعت 20:59

ببین تراویس من یکی وقتی می بینم حرف طرفدارهای افراطی و بسیجی ها را مدام تکرار میکنی کامنتم نمیاد
ته دلم هم می دونم داری اداش را در میاری ولی بازهم سرخورده میشم

هاله جون دوستت دارم.من میترسم از جنگ.استرس دارم

BlueMahya چهارشنبه 17 مرداد 1403 ساعت 21:28 http://Bluemahya.blogsky.com

دوستان، من از نظر فیزیکی یک زن هستم و درونم یک مرد دارم، ترنس نیستم.
لزبین هم نیستم صرفا، گرایش من pansexual ئه، گرایش سیال و رهاییه.

این قضیه مرد داشتن، یک وجه شخصیتی-درونیه و با روان آدم درگیره، روانشناسی یونگ رو بخونید، مبحث آنیما و آنیموس.

بسیار زیبا و روان توضیح دادی.مورد خاص و برجسته و دوست داشتنی هستی

نئارخوس پنج‌شنبه 18 مرداد 1403 ساعت 12:01

اگه جنگ بشه من میشینم سرجام یا زندگیمو نجات میدم افراد طرفدار فلان و فلانی برن جنگ. حتی اگه خودم و همه خونواده‌‌م بمیریم تو جنگی که مال من نبوده نمی جنگم. امیدوارم در جنگ، ج ا و اسرائیل و حماس و آمریکا و روسیه و چین همه و همه از روی زمین پاک بشیم به جق پنج تن.

چرا آخرش گفتی جق؟

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد