تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

من هیچم. هیچ، جز نیم رخ رنگ پریده‌ای در تراس یک کافهٔ غروب زده.

لبخند اول:خدا رو شکر دو روز پشت هم تعطیله،حتما باید تعطیلات آخر هفته دو روز بشه وگرنه من یکی نمیکشم ۶ روز پشت سر هم برم سرکار.

لبخند دوم:نمیدونم چطور آب ریخته بود کف زمین،بلند شدم که برم پام رفت تو خیسی و لیز خورد و کوبید ساق پام به لبه مبل و به همین سرعت و الکی الکی ساق پام زخم شد.ممکن بود بمیرم،خدایا شکرت،شکرت که هیچیم نشد،امام حسین کمکم کرد.

لبخند سوم:از دیدن ورزش تنیس روی میز بدم میاد،هی با آستین عرقشون رو پاک میکنن.چه کاریه ناموسا؟

لبخند چهارم:بازم میخوام از زخم عمیق ساق پام بگم،خیلی درد میکنه،کاش میشد عکس زخمم رو آپلود میکردم.

لبخند پنجم:به همکارهام میگم من بیشتر از چهار ساله تو صف نونوایی نبودم و فقط از اسنپ نون میخرم باورشون نمیشه.خوب وقتی نون رو مرتب و بریده شده و توی کیسه تحویل آدم میدن چه کاریه بخوام برم تو صف وایسم.حالا کمی هم گرون تر فدای سر قشنگم.

لبخند ششم:جوون های قدیم میرفتن جنگ و تیر میخوردن تخمشون هم نبود دوباره برمیگشتن جبهه.الان من پام خورده به لبه مبل دارم ضعف میکنم.

لبخند هفتم:یه وبلاگی بود به اسم آیدا سبزاندیش توی بلاگفا،خیلی خوشم میومد از نوشته هاش،وبلاگش رو بسته.آخه چرا وقتی میتونید با نوشتن دیگران رو خوشحال بکنید میبندین و میرین.مثل من باشید،بزرگ،بخشنده،پرکار.من تقریبا هر روز یه پست میزارم و دل خواننده هام رو شاد میکنم.اونم مفت و مجانی،این اسمش چیه؟اسمش عشقه.

تو هم اگه حس میکنی بعضی سالهای زندگی ات کاملا از ذهنت پاک شده و هیچی ازشون به یاد نمیاری پس یه بوس به مت دیمون بده.

نظرات 4 + ارسال نظر
دکتر غمگین دوشنبه 25 تیر 1403 ساعت 22:19

خوردن پا به مبل خیلی دردناکه واقعا حق دارید.وبلاگهایی هستن که کارشون قلدری مجازیه ( cyberbully). بیشتر وقتها آدمها از دست اینا فراری میشن. گاهی هم به احساس عدم امنیت بر می‌گرده و اونهایی که آشناهاشون وبلاگشون رو کشف می‌کنن و نمی‌تونن دیگه صادقانه بنویسن چون خداییش یکی از مهمترین کارکردای وبلاگ بی‌نام بودنه

1244 دوشنبه 25 تیر 1403 ساعت 23:24

سلام تراویس ، وقتت بخیر
امیدوارم حالت خوب باشه
خیلی خوشحال میشم اگه یکی از پست هات راجب فیلم هایی باشه که دیدنشون رو پیشنهاد میکنی

سلام
چشم عزیزم.حتما

Mجان سه‌شنبه 26 تیر 1403 ساعت 13:03

به یاد اون جوون هایی که می‌رفتند جنگ و تیر
می خوردند:
جان فدای قدم نادره مردانی باد
که کم و بیش نگشتند ز هر بیش و کمی...

نیره سه‌شنبه 26 تیر 1403 ساعت 16:25

سلام تراویس،
امیدوارم پاتون بهتر شده باشه. به خدا، بهترین وبلاگ نویس قرنی شما. همیشه می نویسین، مودبین تو جواب کامنتا. معرفت هم دارین.
مواظب نی نی جون و عزیز دلت باش.

مرسی نیره جون
تو هم مراقب دامادم باش

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد