صبح جمعه اول:اگه به خانم عاطی و ادمین بلاگ اسکای بر نمیخوره ما هم یه پست بزاریم.
صبح جمعه دوم: توی یکی دو تا وبلاگ خوندم که یه وبلاگ نویسی به اسم مهرناز گفته یه وبلاگ نویس دیگه به اسم ویولت فوت شده،عزیزان من چرا آدرس وبلاگ رو نمیزارین.یه مطلبی مینویسید کامل بنویسید.آدرس بزارین درست که بفهمیم کی بوده.
صبح جمعه سوم:عشق اولم رو توی اینستاگرام پیدا کردم.بیشتر از بیست سال گذشته از آخرین باری که دیدمش،اصلا یه قیافه دیگه شده بود،نشناختمش،دلم هم نلرزید.
صبح جمعه چهارم:تصمیم گرفتم پس انداز بکنم و سکه پارسیان بخرم.چیزی دستم نمیمونه که پس انداز کنم ولی سعی ام رو میکنم.
صبح جمعه پنجم:عزیز دل هنوز حالش زیاد خوب نیست،خیلی بی حاله،خدا رو شکر.همین حاملگی رو از خدا میخواستیم.
صبح جمعه ششم:به زور و زحمت و بدبختی میرم سرکار،اصلا خودم رو میکشونم تا اونجا.
همین دیگه.اگه خوشحالی که بدنت سالمه و خدا رو شکر میکنی پس یه بوس به جونگ کوک بده.
مگه استعفا ندادین ؟؟؟
چند وقت دیگه عزیزدل هم ان شاءالله حالش بهتر میشه
دوست منم همش تهوع و بی حالی داشت، الان خیلی بهتره
استعفا دادم ولی میترسم حقوقم رو ندن و تا آخر ماه دارم میرم و این که هنوز کسی رو به جام نگرفتن
مرسی گلم
سلام.آدرس ویولت (خانمی که وبلاگ نویس بود و ام.اس داشت)را ندارم ولی اینستاگرامش violet آندر لاین weblogاست.
ممنون
خدا بیامرزه ویولت طفلی رو. ان شاالله عزیز دل بهتر بشن و یه گل از گلهای بهشت نصیبتون بشه
همه فقط میگن ویولت.ولی آدرسی از وبلاگش نمیدن
ممنون گلم
ویولت همون خانومی بودن که وبلاگ بنفش داشتن خیلی وقته نمینوشتن، ام اس داشتن و فوت کردن در پنجاه و خورده ای سالگی
https://baranbahari52.blogsky.com/
اینجا اعلامیه ش هست
مرسی از محبت و مهربانی ات
درود تراویس
وبلاگهای ویولت
http://vili.special.ir/
http://violet1.blogfa.com/
کانال تلگرامش
https://t.me/violetweblog
روحش شاد.
مرسی مجید جان.درستش همینه
پارسیان رو خیلی مواظب باش از جای معتبر و آشنا بخری .تقلبیش عین پشگل ریخته
والا از یه جایی خریدم که اصلا نمیشناختم.ایشالا که سرم کلاه نزاشته باشن.
تراویس جان
ویولت یک زمان بانوی وبلاگ نویس ایران بود. از سال 82 وبلاگ می نوشت.
سال 87 در رقابت نزدیک با توکا نیستانی به لیست وبلاگ های برتری نزدیک شد که رادیو دویچه وله به طور سالانه معرفی می کرد.
سال 76 متوجه شده بود که ام اس داره.
تا سال 87 تقریبا رو پا بود و فعالیت اجتماعی بالایی داشت
اما بعد از آنکه به ترتیب از عصا به واکر، و بعد ویلچر رسید فعالیت فیزیکی اش خیلی محدود شد. تا سال 94 در وبلاگش می نوشت اما بعد تایپ کردن براش خیلی سخت شد. به تلگرام مهاجرت کرد، در اینستاگرام هم نسبتا فعال بود. می توانی هنوز هم با عنوان ویولت وبلاگ در اینستاگرام پیداش کنی. سال 90-91 پادکست هم تولید می کرد.
در کل از زمانه خودش خیلی جلوتر بود.
با وجود بیماری، از دست دادن عزیزان، تنگی معیشت، و ناتوانی روز افزون سعی می کرد امیدوار باشه. همین دل آدم را آتش می زد. من تا سال 92 تا مناسبتی برای دیدنش دست می داد می رفتم دیدنش. برای خودش یک پا سلبریتی بود. مشاور نگار جواهریان برای فیلم طلا و مس بود، بهش یاد داده بود چطور راه بره که طبیعی جلوه کنه، در یک مستند راجع به ام اس حضور داشت، در معرفی رضا یزدانی به عنوان خواننده ای خاص نقش بزرگی بازی کرد، یعنی زمانی که هیچکس نمی دونست رضا یزدانی کی هست در موردش می نوشت و در کنسرت هاش شرکت می کرد و آن وقت خیل فالوئرهاش را می کشید به کنسرتهای این بشر. به خیلی های دیگه هم در معروف شدن شون کمک کرد.
تو آدم مهربونی هستی و دلت نازکه. براش دعا بخوان.
دختر خیلی خوبی بود.یادش به خیر.
هاله جون عزیزم مرسی از توضیحاتت.حالا فهمیدم کی بوده.مرسی مهربون
هاله قدسی خیلی زیبا توصیفش کرد
چقدر خوبه که آدم هیچوقت فراموش نشه