تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل
تراویس بیکل

تراویس بیکل

تراویس بیکل

شکم زندان باد است ای خردمند/ ندارد هیچ عاقل باد در بند

این پست رو ظهر جمعه ای می نویسم.یک هفته هست منت گذاشتم رو سر دنیا و دارم میرم سرکار،کارم شهرک صنعتی هست و رانندگی زیادی داره ولی وقتی میبینم یکی از زرقان،یکی از صدرا،یکی از جاهای دور تر میان شهرک صنعتی و ننه ام هم یک میلیون ریخته به کارتم و بهم میگه بهت افتخار میکنم و عزیز دل هم میگه خوشحالم میری سرکار،  دیگه خجالت میکشم بزنم زیر میز و نرم سرکار.این دو سه سال بیکاری کالیبر گشادی کونم رو خیلی بالا برده و  آب و هوای سُفله پرور شیراز خیلی روم تاثیر گذاشته و دارم سخت مقاومت میکنم و روی خودم کار میکنم که دوباره راه بیفتم توی کار.

عزیز دل هم خوبه،بچه اش هم خوبه خدا رو شکر.ممنونم از دعاهای خیر شما دوستان عزیزم.

قبلا بوس ها رو همه میدادیم به هنرپیشه های کلاسیک ولی خوب الان دیگه دوره و زمونه عوض شده،پس اگه لطف کردی و تا اینجا خوندی یه بوس به بردلی کوپر بده.

نظرات 2 + ارسال نظر
عیسی جوکار جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 11:48 http://isa2990.blogsky.com

مطلبتون زیباست.درود

سپاس عیسی جوکار

قره بالا جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 18:11

یه مدت طول می‌کشه آدم راه بیفته
شما کارای خیلی سخت تر از اینم کردین

نمیشه جای بردلی کوپر به هنری کویل بوس بدیم؟

یعنی نگران نباشم؟؟
چون تویی ایرادی نداره.بوسش کن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد